iran flag

وب سایت شخصی علی پزشکی

وب سایت شخصی علی پزشکی
 
 

با وجود انتخاب‌های به‌ظاهر بی‌پایانی که برای مصرف‌کنندۀ امروزی در دسترس است، دیگر برای یک کسب‌وکار کافی نیست که کمترین قیمت یا بالاترین کیفیت را ارائه دهد. علیرغم اینکه چنین عواملی به‌وضوح تأثیرگذار هستند، مطالعات نشان داده که مصرف‌کنندگان ترجیح می‌دهند کسب‌وکار خود را به سازمان‌هایی بسپارند که مسئولیت اجتماعی نیز برای خود قائل‌اند. با این حال، تفاوت مهمی بین شرکت‌هایی وجود دارد که صرفاً به دنبال سود بیشتر هستند و کسب‌وکارهایی که مسئولیت اجتماعی را رسالت و راهنمای خود قرار داده‌اند. کسب‌وکارهایی که در این دسته قرار می‌گیرند، کاری را انجام می‌دهند که به عنوان کارآفرینی اجتماعی (Social entrepreneurship) شناخته می‌شود. اتاق بازرگانی ایالات متحده، کارآفرینی اجتماعی را این‌گونه تعریف می‌کند: «فرآیندی که طی آن افراد، استارت‌آپ‌ها، و کارآفرینان راه‌حل‌هایی را توسعه داده و بر روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنند که مستقیماً به مسائل اجتماعی می‌پردازد.» برخی دیگر، کارآفرینی اجتماعی را به عنوان تمام فعالیت‌های انجام شده برای کشف، تعریف، و بهره‌برداری از فرصت‌ها برای افزایش ثروت اجتماعی از طریق ایجاد سرمایه‌گذاری‌های جدید یا مدیریت فرآیندهای موجود به شیوه‌ای نوآورانه تعریف می‌کنند.

کارآفرین اجتماعی کیست؟

یک کارآفرین اجتماعی کسی است که کسب‌وکاری را راه‌اندازی می‌کند که منافع بزرگ‌تری را در اولویت قرار می‌دهد. این بدان معنا نیست که برای کارآفرینان اجتماعی سود مهم نیست، چون قطعاً به آنها اهمیت می‌دهند، اما آن‌ها به همان اندازه، به دنبال راه حل‌هایی هستند که مشکلات اجتماعی را حل می‌کند و منجر به تغییرات مثبت می‌شود. برای پیشبرد این مأموریت، کارآفرینان اجتماعی اغلب از ابزارهایی مانند سرمایه‌گذاری تأثیرگذار و مصرف‌گرایی آگاهانه استفاده می‌کنند. کارآفرینان اجتماعی ممکن است به دنبال تولید محصولات سازگار با محیط زیست باشند، به جامعه‌ای که از خدمات محروم هستند کمک کنند، یا بر فعالیت‌های بشردوستانه متمرکز شوند. تفاوت‌های جزئی بین یک کارآفرینان اجتماعی با کارآفرین معمولی وجود دارد، اما در نهایت به یک تفاوت اصلی خلاصه می‌شود: هدف نهایی. کارآفرینان سنتی معمولاً بیشترین علاقه را به سود و رشد دارند، زیرا در تلاش برای جلب رضایت سرمایه‌گذاران و تضمین رفاه مالی بلندمدت هستند. برعکس، کارآفرینان اجتماعی در درجۀ اول به این فکر می‌کنند که چگونه عملیات تجاری‌شان به آن‌ها اجازه می‌دهد تا بر تلاش‌های اجتماعی خود تمرکز کنند.

نمونه‌های موفق

کارآفرینان اجتماعی افرادی هستند که منطق کسب‌وکار را به شیوه‌ای بدیع و کارآفرینانه برای بهبود زندگی افراد نیازمند و ناتوان از تغییر وضعیت خود به کار می‌گیرند. محمد یونس (مؤسس بانک Grameen)، بیل درایتون (بنیانگذار Ashoka)، و بلیک مایکوسکی (خالق برند کفش TOMS) نمونه‌های برجسته‌ای از افرادی هستند که سرمایه‌گذاری‌های تجاری را با هدف حل مشکلات اجتماعی ایجاد کرده‌اند. بانک Grameen شاید معروف‌ترین نمونه از کارآفرینی اجتماعی موفق باشد. مردم در مناطق فقیر به دلیل شیوه‌های وام‌دهی استثمارگرایانه نمی‌توانند در سیستم‌های اقتصادی کشور خود مشارکت کنند. در تلاش برای ایجاد اقتصادهای محلی پایدار، بانک گرامین وام‌های کوچکی را به مردم جوامع روستایی که می‌خواهند کسب‌وکار خود را راه‌اندازی کنند، ارائه می‌دهد. این وام‌های خرد به وام گیرندگان – که بسیاری از آنها زن هستند – این امکان را می‌دهد تا از مهارت‌های خود برای ایجاد درآمد استفاده کنند و در حالت ایده‌آل از نظر مالی مستقل شوند. امروزه به لطف موفقیت ساختار وام، بانک گرامین دامنۀ فعالیت خود را به بیش از 2500 شعبه افزایش داده است.

کارآفرینی اجتماعی چقدر رایج است؟

کارآفرینان اجتماعی بازیگران مهم تحولات اجتماعی، محرک رشد فراگیر، ارتقا دهندۀ توانمندسازی زنان، و ایجادکنندۀ تغییرات اجتماعی هستند. در حالی که تعداد فعالیت‌های مرتبط با کارآفرینی اجتماعی در مقیاس جهانی در حال افزایش است، این نوع از کارآفرینی هنوز یک پدیده نادر است. در سال 2015، تعداد افرادی که هر نوع فعالیتی را با هدف اجتماعی، زیست محیطی، یا اجتماعی در 58 کشور شروع کرده یا رهبری می‌کردند، تنها 3.2 درصد بوده است که از 0.3 درصد (کره جنوبی) تا 10.1 درصد (پرو) در مقایسه با میانگین نرخ 7.6 درصد از فعالیت‌های کارآفرینی تجاری در مرحلۀ استارتاپی، متغیر بوده است. امروزه، فعالیت‌های مرتبط با کارآفرینی اجتماعی عمدتاً در مراحل اولیه هستند، اما در تمام سطوح توسعۀ اقتصادی قابل مشاهده‌اند. فعالیت‌های کارآفرینی اجتماعی معمولاً در کشورهایی یافت می‌شوند که تحت تأثیر مشکلات اجتماعی شدید قرار دارند؛ زمانی که بخش خصوصی نتواند نیازهای اجتماعی را برآورده کند و چارچوب نهادی وجود نداشته باشد. با این حال، محیط‌هایی با بالاترین سطح توسعۀ نهادی و رفاه اقتصادی، بیشترین نسبت‌ها را بین فعالیت‌های مرتبط با کارآفرینی اجتماعی در مرحلۀ استارتاپی و مرحلۀ عملیاتی نشان می‌دهند. این امر بیانگر آن است که فعالیت‌های کارآفرینی اجتماعی برای تقویت به مکانیسم‌های حمایتی نهادی متکی هستند (نمودار زیر).

socent2

توزیع فعالیت‌های کارآفرینی اجتماعی به تفکیک مرحلۀ کارآفرینی و منطقۀ جهانی بر حسب درصد جمعیت بین 18 تا 64 سال

آدام اسمیت، اقتصاددان، در کتاب خود به نام ثروت ملل توضیح داد: «ما از روی خیرخواهی قصاب یا نانوا نیست که انتظار تأمین غذای خود را داریم، بلکه از توجه آنها به نفع شخصی خود است.» اسمیت معتقد بود که وقتی افراد منافع خود را دنبال می‌کنند، به سمت تصمیماتی هدایت می‌شوند که به نفع کل جامعه است. مثلاً نانوا می‌خواهد برای امرار معاش خانواده‌اش کار کند. برای انجام این کار، او محصولی – نان – تولید می‌کند که به تأمین غذای صدها نفر کمک می‌نماید. یک کارآفرین اجتماعی ممکن است به دنبال رفع عدم تعادل در دسترسی به همین نان باشد. هدف اصلی یک کارآفرین اجتماعی کسب سود نیست؛ بلکه او به دنبال اجرای بهبودهای گسترده در جامعه است. با این حال، یک کارآفرین اجتماعی برای موفقیت در کار خود باید همچنان از مسائل مالی آگاه باشد. از جمله زمینه‌های مورد علاقۀ کارآفرینان اجتماعی جهت فعالیت می‌توان به توسعۀ اقتصادی، آموزش، برابری جنسیتی، مراقبت‌های بهداشتی، کشاورزی، پایداری زیست‌محیطی، و انرژی تجدیدپذیر اشاره کرد.

زمینه‌های کارآفرینی اجتماعی

کارآفرینان اجتماعی با برقراری ارتباط با سایر اعضای جامعه، سرمایۀ شرکت خود را افزایش می‌دهند. «جامعه» لزوماً به معنای مکان فیزیکی نیست، زیرا ممکن است برخی از شرکت‌ها در سراسر جهان برای یک هدف اجتماعی مشترک با یکدیگر همکاری کنند. یک کارآفرین اجتماعی ممکن است هدفش فراهم کردن دسترسی برای جوامعی باشد که فاقد ابزارهای پایدار برای خودشان هستند. ارائه خدمات آب شیرین از طریق احداث چاه های جدید نمونه دیگری از کارآفرینی اجتماعی است. در دنیای امروز، کارآفرینی اجتماعی اغلب با فناوری ترکیب می‌شود: به عنوان مثال، اتصال اینترنت پرسرعت برای جوامع دور افتاده، به طوری که کودکان در سن مدرسه دسترسی بیشتری به اطلاعات و منابع دانش داشته باشند. مثال دیگر، مؤسسات مالی خرد هستند که خدمات بانکی را به افراد و گروه‌های بیکار یا کم‌درآمدی که دسترسی به خدمات مالی ندارند، ارائه می‌کنند. توسعۀ اپلیکیشن‌های موبایلی که نیازهای یک جامعۀ خاص را برآورده می‌کنند، راه دیگری برای کارآفرینی اجتماعی است. این می‌تواند شامل ارائه راه‌هایی به افراد برای هشدار دادن نسبت به بحران‌های مدیریت شهری همچون ترکیدگی شبکۀ آب، قطع شدن خطوط برق، یا الگوهای رایج تصادفات رانندگی باشد. همچنین اپلیکیشن‌هایی برای گزارش تخلفات مرتکب شده توسط مقامات دولتی یا حتی مجریان قانون ایجاد شده‌اند که می‌توانند از طریق فناوری به جامعه کمک کنند. از دیگر نمونه‌های کارآفرینی اجتماعی می‌توان به برنامه‌های آموزشی و کمک به کودکان بی‌سرپرست اشاره کرد. تمام این تلاش‌ها برای رسیدگی به نیازهای برآورده نشده در جوامعی است که نادیده گرفته شده‌اند یا به خدمات، محصولات، یا ملزومات اساسی موجود در جوامع توسعه‌یافته‌تر دسترسی ندارند.

بیشتر کارآفرینان اجتماعی تلاش‌های خود را با شناسایی افرادی که می‌خواهند به آن‌ها کمک نمایند، آغاز می‌کنند. گاهی اوقات، این افراد در منطقه جغرافیایی خاصی هستند و گاهی در محدوده جمعیتی خاص (مثلاً افراد با درآمد پایین یا افراد بدون مسکن). بدون تعریف روشنی از اینکه کارآفرین اجتماعی می‌خواهد به چه کسی خدمت کند، او در دامنۀ فعالیت خود با مشکل مواجه خواهد شد. کارآفرینی اجتماعی بسته به مدل کسب‌وکار و میزان بودجه می‌تواند به عنوان یک تجارت غیرانتفاعی، انتفاعی، یا ترکیبی (که به عنوان یک شرکت اجتماعی نیز شناخته می‌شود) عمل کند.

شما مجوز ارسال دیدگاه را ندارید

آخرین نظرات کاربران